کتابهایی که خواندم و نوشتم

ساخت وبلاگ
این روزها همه چیز با پول سنجیده می شود و آنانی که در شمار طبقات پایین جامعه به حساب می آیند، با روش های مختلف مورد تحقیر قرار می گیرند. شاید به همین دلیل است که برخی به اشکال مختلف سعی دارند پولدار و ثروتمند جلوه نمایند تا کمتر تحقیر شوند! با این وجود، ثروتمندان بی درد، هیچ کس به جز قوم و قبیله خود را قبول نداشته و دیگران را خوار و زبون می شمارند. برای اثبات این ادعا بهتر است قضیه ای را تعریف کنم که اخیرا برای خودم اتفاق افتاد. واقعیت آن است که من دوست نوجوانی دارم که این روزها دائما او را می بینم. او سر چهار راه روزنامه می فروشد. شما هم حتما این گروه را دیده اید. روزی وقتی روزنامه ای از او خریدم و فرصت نشد پول او را بدهم و ناچار شدم به خاطر سبز شدن چراغ بروم، او با صدای بلند داد زد، اشکالی ندارد، ان شاالله فردا، بشرط این که بگذارید یک بوق با ماشین شما بزنم! همین بزرگواری باعث شد که مهر این نوجوان را به دل بگیرم. حالا با او دوست شده ام. روزی یه او گفتم، تو انسان بزرگواری هستی. او که از این حرف من کاملا تعجب کرده بود، گفت شما هم ما را مسخره می کنید؟ گفتم نه، این را جدی گفتم. تو با وجود آن که ظاهرا درآمد کمتری از من داری، دل و جگرت بزرگتر از من است. اگر من جای تو بودم، اجازه نمی دادم کسی بدون پرداخت پول، برود. او گفت، انسان ها را نمی شود از روی لباس و شغلشان قضاوت کرد! در هر گروه و صنفی انسانهای خوب و بود هست. خلاصه، حالا هر وقت او را می بینم، با هم گفتگو می کنیم. در یکی از همین روزها، از او قول گرفتم، اجازه بدهد، به خاطر لطفی که به من کرده است، از او تشکر کنم. گرجه او با خنده گفت، اگر من را یکبار سوار ماشین خوشگلتان ب کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:52

الف) صمیمی شدن با دیگران برای من راحت و با تکیه کرده به دیگران مشکلی ندارم. مشکلی ندارم دیگران به من تکیه کنند. نگران نیستم ترکم کنند یا زیادی به من نزدیک شوند. ب) فکر می کنم دیگران تردید دارند که زیاد به هم نزدیک شویم. اغلب نگرانم همسرم واقعا من را دوست نداشته باشد و یا نخواهد با من بماند. دلم می خواهد خیلی با آدم ها صمیمی باشم و این طور است که آنها می ترسند و ترکم می کنند. ج) در رابطه نزدیک یک کم معذب هستم. برای همین سخت به آنها اعتماد کامل می کنم. سخت است به خودم اجازه دهم به آنها تکیه کنم. وقتی کسی زیاد با من صمیمی می شود، عصبی می شوم، اغلب آدم ها از من می خواهند صمیمی تر باشم و من با این موضوع زیاد راحت نیستم. کدام یک از این گزینه ها در مورد شما صدق می کند. پشت این سه گزینه سه سبک ارتباط با دیگران جریان دارد که اولین بار روان شناس انگلیسی جان بالبی تعریف کرد. او را به عنوان مبدع نظریه دلبستگی در دهه 1950-1960 میلادی می شناسند. گزینه الف نشانه دلبستگی خاطر جمع و مطمئن است. اینجا عشق و اعتماد به راحتی، اتفاق می افتد. گزینه ب دلبستگی اضطراب آلود را نشان می دهد. یعنی فرد خیلی دلش می خواهد با دیگران صمیمی باشد ولی همیشه از ناامیدی می ترسد و اغلب در رابطه با رفتارهای افراطی و آویزون بازی، بحران درست می کند. گزینه ج الگوی اجتناب دلبستگی است. در اینجا فرد حس می کند خیلی راحت تر است از خطرات صمیمیت اجتناب کند و بچسبد به فعالیت های انفرادی و عقب نشینی عاطفی.اگر یک کار باشد که روابط ما را تصحیح می کند این است که بدانیم ما در کدام یک از این سه دسته جای می گیریم و این دانش را باید بیاوریم داخل عشق و خودمان و دیگران را از تله هایی که ممکن است در آنها بیفتیم، خبردار کنیم. البته مقداری کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 117 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:52

سالها پیش کتابی تحت عنوان جلوه هایی از زیبایی با نام مستعار منتشر کردم. یکی از تجربیات زیبایی که در آن کتاب تعریف کرده بودم این بود که روزی پزشکی دختر کوچکی را جراحی می کرد. متوجه شد که دختر کوچولو نیازمند خون است. از آنجا که گروه خونی دختر از نوع گروه های کم دریافت کننده بود، تنها فردی از خانواده که خون وی برای دختر بچه مناسب بود، خون برادر کوچکش بود که تنها 5 سالش بود. به همین دلیل، پزشک معالج ناچار شد به سراغ وی برود. پزشک به پسر کوچولو گفت، آیا حاضری به خواهرت کمک کنی و خون بدهی؟ او بعد از مدتی تفکر، پاسخ مثبت داد. به همین منظور، امکانات و تجهیزات لازم آماده شده و مقداری از خون پسربچه دریافت و به خواهرش تزریق شد. این در حالی بود که پسربجه همچنان روی تخت دراز کشیده و تکان نمی خورد. ابتدا تصور می شد به خاطر خون دهی بی حال شده است. اما وقتی زمان طولانی شد به سراغش رفتند و از او خواستند که از تخت پایین بیاید. اما او با تعجب پرسیده بود مگر من نباید بمیرم.... به بیان دیگر کودک تصور می کرد با اهدای خون به خواهرش، خواهد مرد. با این وجود قبول کرده بود که خون بدهد. کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:52

امروزه ما انسانها با دو نوع فعالیت روبرو هستیم از یک طرف با پیشرفت های عظیم علمی از طبیعت جلو افتاده ایم. به حدی که ساخت انسانی جدید که به نامیرایی نزدیک باشند دور از ذهن نیست و از طرف دیگر چنان درگیر کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 409 تاريخ : دوشنبه 31 شهريور 1399 ساعت: 23:06

وضع بشر با دو رویداد تقریبا بی ربط شروع می شود. این رویدادها شامل اولین رویداد پرتاب ماهوار ساخت انسان به فضا در سال 1957 و ظهور اتوماسیون یا خودکاری است. رویدادهایی که به نظر آرنت هم سرنوشت ساز و هم کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 31 شهريور 1399 ساعت: 23:06

وضع بشر با دو رویداد تقریبا بی ربط شروع می شود. این رویدادها شامل اولین رویداد پرتاب ماهوار ساخت انسان به فضا در سال 1957 و ظهور اتوماسیون یا خودکاری است. رویدادهایی که به نظر آرنت هم سرنوشت سازند و ه کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 144 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 21:10

این کتاب زندگی فردی است به نام خانم. دوران این زن در اواخر حکومت قاجار روایت می شود. خانوم که از نوه های مظفرالدین شاه است، خواهر محمدعلی شاه نیز محسوب می شود. در این داستان پدر خانوم مردی پست و رذالت کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 21:10

اگر شما عادت‌های بدی دارید و نمی‌توانید آن‌ها را کنار بگذارید، ایراد از شما نیست، مشکل از سیستمی است که در آن گرفتار شده‌اید. عادت‌های بد در ذات خود مدام در حال تکرار هستند و سیستم اشتباه تغییر عادت، کتابهایی که خواندم و نوشتم...ادامه مطلب
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 23 شهريور 1399 ساعت: 21:10

کتاب «نقد و تحلیل جباریت» نوشته «مانس اشپربر». اشپربر، روانشناس

کتابهایی که خواندم و نوشتم...
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 225 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 10:14

این کتاب داستان مردی مسلمان است که زندگی واقعی مردم جامعه خود را مورد آزمون قرار می

کتابهایی که خواندم و نوشتم...
ما را در سایت کتابهایی که خواندم و نوشتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ravasa بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 15:11